تأثیرات مثبت فراگیری زبان در مغز و ذهن

در سال های اخیر مطالعات متعددی در زمینه فراگیری زبان های خارجی صورت گرفته است. با توجه به میان رشته ای بودن رشته هایی همانند آموزش زبان، مطالعاتی نیز در حوزه های دیگری مانند روان شناسی زبان، عصب شناسی زبان و همچنین زبان شناسی شناختی صورت گرفته است. با توجه به پژوهش های صورت گرفته، امروزه بیشتر از هر زمان دیگری در مورد روند تولید، درک و فراگیری زبان اطلاعاتی در دست داریم.

یکی از سؤالات مهمی که محققین رشته های مختلف خود را با آن درگیر کرده اند، تاثیر زبان آموزی بر مغز و ذهن است. تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت گرفته است و اکثر محققین بر تأثیرات مثبت یادگیری زبان های خارجی بر ذهن و مغز پی برده اند.

در این نوشته قصد داریم تا به معرفی بخشی از فواید فراگیری زبان بر ذهن و مغز بپردازیم.

فراگیری زبان باعث باز تر شدن فکر می شود

یکی از مهم ترین فواید یاد گیری زبان های جدید، باز تر شدن تفکر است. زبان آموزی باعث بهبود شرایط زندگی و همچنین ایجاد تغییراتی در نحوه تفکر می شود.

منظور از فکر باز سازگاری بیشتر با ایده های نوین است. محققین دانشگاه سیدنی پس از بررسی های متعددی که در سال 2006 انجام داده اند به این نتیجه رسیدند که فکر باز می تواند شیوه برخورد افراد مختلف با عقاید و شیوه تفکر دیگران را تغییر دهد. بر مبنای این تحقیق، مفهوم فکر باز به این ترتیب است که افراد مختلف در بیان تفکرات خود آزاد هستند و سایرین باید تحمل شنیدن  تفکرات دیگران را داشته باشند.

تحقیقات در این زمینه حتی تا مرحله ای پیش رفت که در سال 2006 فرانکلین هیمن از اساتید برجسته طرفدار فکر باز مدلی برای اندازه گیری تفکر باز و شندین عقاید مختلف ارائه داد.

یادگیری زبان های جدید باعث افزایش و همچنین ارتقا هوش فرهنگی می شود.

یکی از مباحث نوین در مطالعات فرهنگی مفهوم هوش فرهنگی است. کریستوفر ارلی و همچنین سونگ انگ از اولین کسانی بودند که این مفهوم را در مدرسه بازرگانی لندن و همچنین مدرسه بازرگانی نانیانگ واقع در سنگاپور استفاده کردند. این دو در کتاب مشترکی که در سال 2003 منتشر کردند بر لزوم ارائه چهارچوبی جدید برای بررسی بهتر موفقیت و شکست فعالان در فرهنگ های مختلف تاکید کردند. این افراد سه جنبه مختلف برای هوش فرهنگی تعریف کرده اند:

ذهنی: توانایی در پرورش و همچنین ارتقا الگوهای فرهنگی

عاطفی: تمایل برای شروع فعالیت و مشارکت فرهنگی با سایر افراد

رفتاری: توانایی رفتار بر مبنای دو جنبه ذکر شده یعنی ذهنی و عاطفی

به عقیده آنان با سنجش و اندازه گیری موارد ذکر شده در محیط کاری می توان اقدام به اندازه گیری هوش فرهنگی افراد مختلف کرد و با بررسی این موارد این هوش را پرورش داد.

از دیگر مواردی که می تواند باعث ارتقا هوش فرهنگی افراد شود می توان به گوش دادن به موسیقی و شرکت در مراسم های متعدد فرهنگی اشاره کرد.

در زمانی که مشغول فراگیری زبان های جدید هستید، اتفاق دیگری نیز در حال روی دادن است. در چنین حالتی، زبان آموز به مرور متوجه جهان بینی نهفته در ساختار های زبان های جدید می شود. آموختن زبانی جدید یعنی آشنایی با فرهنگی جدید و همچنین دیدگاهی متفاوت به جهان و مردم کشور های مختلف.

در واقع پس از آشنایی با فرهنگ های جدید می توان برخی از اجزای آن را به درستی درک کرد. در چنین حالتی دست به مشاهده بیشتر می زنیم و کمتر به قضاوت سایرین می پردازیم. در این مرحله ذهن خود را از تفکرات قبلی آزاد می کند. در طی این فرایند درک خواهیم کرد که ما محصول فرهنگ های مختص به خود هستیم. شناخت و نگاه به جهان از دیدی متفاوت و درک کامل این روند می تواند درس هایی ارزشمند در اختیار زبان آموزان قرار دهد.

محققان دانشگاه هاوایی پس از انجام پژوهش های متعدد به این نتیجه رسیدند که زبان آموزان با تحلیل فرهنگ های مختلف می توانند به شیوه های جدیدی در زمینه درک فرهنگی دست پیدا کنند. در این تحقیق پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که یادگیری زبان جدید فقط مرتبط با فراگیری موارد زبانی نیست، بلکه در این روند تفکر و رفتار نیز پرورش می یابد. به گفته این تحقیق، زبان آموزان مختلف می توانند با کمک مربیان خود اطلاعاتی در زمینه های مختلف فرهنگی را نیز فرا گیرند. چنین رهنمود هایی می توانند به درک عمیق فرهنگ های مورد نظر کمک کنند و سرعت یادگیری را نیز به میزان قابل توجه ای افزایش دهند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *